روش گفتوگو:
قرار است دو نفر باهم آشنا شوند تا بتوانند پس از این آشنایی در مورد ازدواج باهم تصمیمگیری کنند، اما چگونه باهم آشنا شوند؟ چه بگویند و چگونه بگویند؟! چه بپرسند و چگونه بپرسند؟! این سؤالاتی است که به نظر میرسد پاسخ به آن بسیار اساسی است.
دو روش مهم برای آشنایی وجود دارد یکی روش «مصاحبه» است و دیگری روش «خود افشایی». شیوة مصاحبه خاص آشنایی یک فرد فرادست با یک فرد فرودست است. شیوه آشنایی یک مدیر منابع انسانی برای استخدام کارمندان، شیوة مصاحبه است. در شیوة مصاحبه، فرد فرادست سؤال میکند و فرد فرودست پاسخ میگوید. البته فرد فرودست نیز میتواند سؤال کند، اما فرد فرادست ممکن است پاسخ کاملی ندهد. روش مصاحبه، روش آشنایی یکطرفه است که منجر به آشنایی بیشتر یکی از دیگری خواهد شد.
روش خود افشایی به این ترتیب است که هر دو نفر از خود میگویند و خود را برای دیگری افشاء میکنند. در این روش دو نفر با جایگاه برابر، باهم آشنا میشوند و هیچ برتری بین آنها مشاهده نمیشود. روش خود افشایی روش آشنایی دوطرفه و متقابل است که منجر به آشنایی بیشتر هر دو نفر از دیگری خواهد شد. خود افشایی شیوة آشنایی دوستانه است. دوستان برای آشنایی با یکدیگر معمولاً از این روش استفاده میکنند.
در ازدواج و آشنایی برای ازدواج از هر دو شیوه استفاده میشود. بسیاری از اوقات یکی از طرفین خود را فرادست میپندارد، بنابراین به خود حق میدهد که بیشتر از روش مصاحبه استفاده کند و بسیاری از اوقات یکی از طرفین خود را فرودست میپندارد، بنابراین تنها به سؤالات فرد مقابل پاسخ میدهد و به خود کمتر این حق را میدهد که از دیگری سؤال بپرسد. اما در یک رابطه برابر و دوطرفه که مناسب همسری است، از روش خود افشایی استفاده میشود. هر دو نفر از خود میگویند و انتظار دارند که فرد مقابل نیز افکار، نگرشها و باورهای خود را در همان زمینه افشا کند.
از آنجا که روش خود افشایی بهترین روش برای آشنایی قبل از ازدواج است، برای آشنایی بیشتر با این شیوه به مثال زیر توجه کنید. در مثال زیر دو نفر باهم آشنا میشوند که آشنایی چندانی باهم ندارند و یکی از اولین جلسات آشنایی خود را سپری میکنند.
خانم: سلام، حالتون چطوره؟
آقا: سلام، ممنون، خوبم. شما خوب هستید؟
خانم: ممنون، متشکرم.
آقا: شما صحبت رو شروع میکنید یا من شروع کنم؟
خانم: فرقی نداره، مهم اینه که یکی شروع کنه.
آقا: پس اجازه بدید من شروع کنم، چون من الان کمی مضطرب هستم، مثل قبل از امتحان، دلم میخواد زود حرفام رو بزنم تا استرسم کم بشه.
خانم: چرا مضطربید؟ البته خوب من هم یک کم استرس دارم، ولی به هر حال اول یک رابطه شاید همیشه همینطور باشه. به هر حال من آماده شنیدنم.
آقا: من، احسان دینانی هستم، ۲۸ سال دارم. در تهران زندگی میکنم. همونطور که میدونید دانشجو هستم، در خوابگاه به سر میبرم، فوق میخونم، در رشته مهندسی مواد دانشگاه تهران. در عین حال که درس میخونم کار هم میکنم، در شرکت مهندسی افرا. خانوادهام ساکن همدان هستند. سه خواهر دارم. خودم دومین فرزند هستم. خواهر بزرگم ازدواج کرده و خواهر دومم نامزد داره و بناست چند ماه دیگر عقد کنند. خواهر کوچکم سال آخر دبیرستانه. پدرم بازنشسته ارتشه و مادرم خانهدار. داماد اول ما مهندسه و یک شرکت خصوصی داره و نامزد خواهر دومم دانشجوی سال آخر پزشکیه. خوب اگه لطف کنید حالا شما خودتون رو معرفی کنید.
خانم: ممنون، البته قبل از اینکه خودم رو معرفی کنم، دلم میخواست بدونم تحصیلات خواهران شما چیه؟!
آقا: بله، البته. خواهر اولم ارشد معماری داره و خواهر دومم زبان انگلیسی خونده.
خانم: خوب همونطور که میدونید من مهتاب جمالی هستم و ۲۵ سال دارم. تهرانی هستم و سال اول کارشناسیارشد هستم. رشته فلسفه علم دانشگاه تهران درس میخونم. فقط برخی اوقات تدریس میکنم. از نظر مالی وضع بدی نداریم، پدرم مخارج منو پرداخت میکنه. یک برادر دارم که سال دوم دانشگاه است و خودمم فرزند اول هستم. برادرم دانشگاه آزاد، اقتصاد میخوند. پدرم در کار صادرات و واردات فعالیت داره و شرکت داره. مادرم هم با پدر همکاری میکنه، اما بیشتر از اینکه نقش یک کارمند رو داشته باشه، نقش یک زن خانهدار رو داره.
آقا: خوب حالا تاحدودی حداقل با اسم و رسم هم آشنا شدیم.
خانم: با اسم هم نه با رسم هم؟!
آقا: البته البته … خوب برای اینکه با رسم هم نیز آشنا بشیم، چه بکنیم؟ چه جوری جلو بریم؟!
همانطور که ملاحظه میکنید در روش خود افشایی، افراد ابتدا از خودشان میگویند و خود را در یک زمینة خاص تاحدودی افشاء میکنند و سپس از طرف مقابل میخواهند که در همان محدوده خودش را افشا کند. جملة «شما چطور؟!» یک جملة کلیدی در پایان خود افشایی است. خود افشایی نباید طولانی و بیحد و مرز باشد. زنی را به خاطر میآورم که میگفت در یک جلسة آشنایی، دو ساعت تمام از خودم و ویژگیهای خودم گفتم و مرد شنید و پس از دو ساعت شنیدن، رفت و دیگر نیامد و اکنون بعد از ۱۵ سال که از آن روز میگذرد، هنوز در این فکر هستم که چرا رفت؟ مگر در من چه دید که رفت؟! اگر خود افشایی برابر نباشد نتیجهاش همین خواهد بود. خود افشایی بهتر است در یک فرصت محدود دربارة یک موضوع خاص باشد و با یک موضوع ساده شروع شود و در طول زمان گسترش یابد.
پس از اینکه یک بیوگرافی از خود و خانوادة خود توسط هر دو نفر گفته شد، افراد آمادگی این را پیدا میکنند که وارد گفتوگوهای موضوعی شوند. شیوه گفتوگو دربارة هر موضوع و هر سه فصل گفتوگو با همان روش خود افشایی خواهد بود. من از خودم میگویم و تو هم از خودت میگویی. من از آنچه هستم و آنچه فکر میکنم میگویم و تو هم از آنچه هستی و آنچه فکر میکنی. اگر سؤالی برای هر کدام از طرفین پیش بیاید میتواند همانجا سؤال را بپرسد. در روش خود افشایی، پرسش سؤال در بین خود افشاییها انجام خواهد شد. هیچگاه در این شیوه، گفتوگو را با پرسش از طرف مقابل آغاز نمیکنیم. در این روش همیشه در ابتدا از خود میگوییم. اگر در حین خود افشایی مطلبی مبهم بود، برای رفع ابهام، سؤال میپرسیم و از پرسیدن سؤال دریغ نمیکنیم.
برای روشنتر شدن مطلب به ادامة گفتوگوی بالا توجه کنید:
آقا: اگر موافق باشید در مورد یک موضوع واحد صحبت کنیم و موضوع به موضوع جلو بریم.
خانم: بسیار خوب.
آقا: چند موضوع هست که میتونیم در ابتدا از اونا حرف بزنیم، مثلاً مذهب یا مثلاً سرگرمیها و علایق یا هرموضوعی که شما مایل باشید.
خانم: موضوع سرگرمیها و علائق به نظرم موضوع خوبیه، میخواهید در این باره باهم صحبت کنیم.
آقا: بسیار خوب، اول شروع میکنید یا من شروع کنم؟
خانم: میخواهید شما شروع کنید، من بعد از شما صحبت میکنم.
آقا: بسیار خوب، مهمترین سرگرمی و علاقة من یکی کتاب است و دیگری کوهنوردی. من اکثراً کتاب میخونم. به کتاب علاقه دارم و خیلی از اوقات فراغتم را با کتاب پر میکنم. من خیلی کتاب میخرم و شبها معمولاً قبل از خواب کتاب میخونم. اگر کتاب خوندنم مختل بشه، مثل اینه که غذا خوردنم مختل شده!
خانم: پس شما کتابخوان قهاری هستید.
آقا: نه خیلی قهار ولی کتاب برایم خیلی مهمه. یک بخش مهم از زندگی من کتابه.
خانم: حالا چه کتابهایی میخونید؟
آقا: من الان در حال مطالعه کتاب کلیدر هستم.
خانم: چه جالب من هم کلیدر را خوندم. کجای قصه هستید؟
آقا: من الان اواسط جلد دوّم هستم. شما کی کلیدر را خوندید؟
خانم: من تقریباً ۲ سال پیش بود که کلیدر را خوندم. شما به رمان علاقهمند هستید؟
آقا: آره، من حقیقتاً رمان خلیل میخونم. البته دوست دارم که رمانهای مطرح را مطالعه کنم نه هر کتاب داستانی که در کوچه و بازار پیدا میشه.
خانم: چه رمانهایی را تا حالا خوندید؟
آقا: تمام کتابهای داستایوفسکی، صلح و جنگ، کتابهای مارکز، کتابهای آل احمد و …
خانم: جالبه! من هم برایم مطالعه بخش مهمی از زندگیه. من هم کتابخوان هستم، من به غیر از رمان، فلسفه هم میخونم هم فلسفة شرق و هم فلسفة غرب و جالب است که بدونید من اکثر پولم رو کتاب میخرم یا کتاب هدیه میدم.
آقا: از کتابهای فلسفی چی خوندید؟ چی میخونید؟
خانم: من به فلسفة بوعلی سینا یا فلسفة مشاء خیلی علاقهمند هستم. از فلاسفة غرب هم به کانت، پوپر و نیچه علاقهمندم و آثارشون رو تا حدود زیادی مطالعه کردهام.
آقا: الان چه میخونید؟
خانم: من الان در حال مطالعة اسفار ملاصدار هستم. اسفار کتاب فوقالعادهایه.
آقا: البته من مطالعات فلسفی ندارم ولی به جای اون به موضوع تکنولوژی و بهخصوص کامپیوتر و نرمافزارها علاقهمندی خاصی دارم.
این بحث در مورد کتابخوانی همانطور که ملاحظه کردید با خود افشایی و پرسش از موارد مبهم و برای کسب اطلاعات بیشتر ادامه پیدا خواهد کرد. البته موضوع کوهنوردی هم به جای خود باقی است و مواردی که لازم است خانم از خودش بیان کند.
روش خودافشایی، شیوة مناسب آشنایی است. موضوعات گفتوگو، سرفصلهای آن است و ترتیب موضوعات از ساده به مشکل است. افراد اگر از موضوعات سادهتر آغاز کنند در طول زمان هم برای خودافشایی راحتتر خواهند شد. و هم برای طرح مسایل مشکلتر و پیچیدهتر، اعتماد بیشتری کسب خواهند کرد. و راحتتر میتوانند مسایل سختتر را مطرح کنند. بنابراین اصلاً توصیه نمیشود که در آغاز آشنایی در مورد موضوعات پیچیده و تعارض گفتوگو شود. زمانی که رابطه شکل بگیرد و دو نفر باهم راحت شوند، به تدریج امکان ورود به مباحث دشوارتر، پیش خواهد آمد.
۱. یکی از سؤالات اساسی بسیاری از افراد این است که اگر من یک مسئله خاصی داشته باشم که از نظر جامعه «عیب» محسوب شود، این مسئله را چه زمانی باید به طرف مقابل بیان کنم؟
۲. سؤال دیگری که در اینجا مطرح است در مورد مسایل عاطفی قبلی است، که احیاناً با دیگران تجربه کردهایم. آیا لازم است در اینباره خودافشایی کنیم یا نه و اگر لازم است کی باید خودافشایی کنیم؟
۳. اطلاعات مربوط به ایدز و سلامت جنسی را چگونه از طرف مقابل سؤال کنیم؟
۴. آشنایی ج ن س ی بهتر است به چه نحوی باشد؟
۵. عشق زنده به گور شده را چگونه بفهمیم؟
موضوعات گفتوگو:
در ازدواج ۱۵ موضوع اساسی وجود دارد که قبل از ازدواج لازم است دربارة تکتک آن موضوعات دختر و پسر / زن و مرد صحبت کنند و از نظرات یکدیگر مطلع شوند. در اهمیت این موضوعات همین بس که با توجه به درصد تفاهم دو نفر در این موضوعات، پیشبینی طلاق آن دو، در آینده امکانپذیر میشود. برخی از تستهای روانشناختی که طلاق آینده را پیشبینی میکنند، با توجه به نزدیک بودن یا دور بودن نظرات و عقاید هر دو نفر که خواهان ازدواج باهم هستند در این موضوعات، این کار را انجام میدهند. در صورتی که تفاهم دو نفر در این موضوعات زیاد باشد، احتمال طلاق کاهش مییابد و اگر تفاهم دو نفر در این موارد کم باشد، احتمال طلاق افزایش خواهد یافت. بنابراین موضوعات زیر از این جهت اهمیت دارد که با طلاق آینده و رضایتمندی ازدواج ارتباط دارد.
موضوعات گفتوگو به قرار زیر است:
۱. سرگرمیها و علایق
۲. باورها و ارزشهای دینی
۳. دوستان
۴. اهداف، رشد و پیشرفت شخصی
۵. خویشاوندان
۶. رابطة صمیمانه با همسر
۷. خانوادة خود
۸. خانوادة همسر
۹. حلّ اختلاف
۱۰. پول و مسایل مالی
۱۱. خواستهها و توقعات
۱۲. رویارویی با هیجان
۱۳. وظایف زن و مرد در خانواده
۱۴. فرزند
۱۵. موضوعات ج ن س ی
۱. سرگرمیها و علایق
۱-۱: سرگرمیها، علایق و اوقات فراغت من
۲-۱: بیان سرگرمیها و علایقی که از آنها خوشم میآید.
۳-۱: بیان سرگرمیها و علایقی که از آنها بدم میآید.
۲. باورها و ارزشهای دینی
۱-۲: اندیشهها، باورها و اصول دینی من: موصوعات بسیار متنوعی در مورد اندیشههای دینی میتواند موضوع گفتوگو باشد. برای مثال، به موارد خدا، پیامبر، آخرت، ائمه، ظاهر مذهبی، باطن مذهبی، تجارب مذهبی، تقلید و … میتوان اشاره کرد.
۲-۲: رفتارهای دینی من: رفتارهای دینی شامل دو دسته واجبات و مستحبات است که میتواند به تفکیک موضوع گفتوگو باشد. واجبات از قبیل نماز، روزه، زکات، خمس، حج، حجاب و … مستحبات از قبیل دعا و نماز مستحبی، روزة مستحبی، صدقه، جلسات مذهبی، تلاوت قرآن، زیارت، ذکر و … میباشد.
۳-۲: پرهیزهای دینی من: موضوعاتی از قبیل «حلال و حرام»، «محرم و نامحرم» و "گناهان" میتواند موضوع گفتوگو قرار گیرد. گناهان بزرگ شامل گناهان کلامی (دروغ، تهمت، غیبت، سخنچینی و …)، گناهان اقتصادی (رباخواری، خوردن مال یتیم، اسراف، قمار بازی و …)، گناهان ج ن س ی (زنا، نسبت زنا به فرد پاکدامن، لواط و …)، گناهان رفتاری (شرابخواری، قطع رحم، قتل، کمک به ستمگر، تکیه بر ظالم و …)، و گناهان معرفتی (مانند شرک، ناامیدی از رحمت خدا و …) میباشند.
۳. دوستان
۱-۳: باورها و ارزشهای من در مورد دوستی و رفاقت: این موضوع شامل مواردی از قبیل اهمیت دوستی، دوستی با جنس موافق و مخالف، دوست صمیمی، معنای دوستی و رفاقت، شرایط قطع رابطة دوستی، اعتماد به دوست، اهمیت دوستی در قیاس با خویشاوندی، رابطة همسرم با دوستانم، رابطه با دوستان همسرم، و … میشود.
۲-۳: معرفی دوستانم و بیان کیفیت رابطه با آنها و کمیت و مقدار رابطه با آنها: این موضوع شامل مواردی از قبیل معرفی دوستان صمیمی، دوستان قدیمی، دوستانی که به آنها اعتماد دارم، دوستان کاری و دوستان خانوادگی، دوستان تحصیلی و … میشود.
۳-۳: دوست شخصی و دوست خانوادگی: دوستان شخصی شامل دوستیهایی میشود که وارد فضای خانواده نمیشوند و دوستان خانوادگی دوستانی هستند که وارد خانواده میشوند و با اعضای خانواده نیز دوستی میکنند. طرح دیدگاهها در مورد ویژگی افرادی که میتوانند وارد خانواده شوند، اگر دوستی وارد خانواده شد، نظر همسرم چقدر اهمیت دارد، چه زمانی دوستی خانوادگی محدود میشود، چه زمانی قطع میشود، اگر یکی از همسران به یکی از دوستان خانوادگی بدبین شد چه باید کرد؟!
۴. اهداف، رشد و پیشرفت
۱-۴: باورها و ارزشهای من در مورد رشد و پیشرفت
۲-۴: افرادی که در زندگی برای من الگو بودهاند و آرزوی من نزدیک شدن یا همانندی با آنهاست: هرکدام از ما در طول زندگی افرادی را بهعنوان الگو و ایدهآل در نظر داریم. الگوهای هر فردی به طور غیرمستقیم بیانگر اهداف و ایدهآل انسانی اوست.
۳-۴: اهداف من برای رشد و پیشرفت در حوزههای:
اقتصادی (آرزوهای اقتصادی من، ایدهآلهای من، اهمیت رشد اقتصادی برای من و …)
تحصیلی (آرزوهای تحصیلی من، ایدهآلهای من، اهمیت رشد تحصیلی برای من و …)
اجتماعی (شهرت اجتماعی، نفوذ اجتماعی، قدرت اجتماعی، پُست، مقام، موقعیت و …)
شغلی (آرزوهای شغلی من، شغل ایدهآل من، چه شغلهایی را دوست دارم، از چه شغلهایی متنفرم و …)
معنوی (آرزوهای معنوی من، ایدهآلهای معنوی من، اهمیت رشد معنوی برای من و …)
۴-۴: برنامههای من برای رسیدن به اهدافم:
رشد اقتصادی (چه برنامههایی دارم، چه کار میکنم، چقدر وقت و انرژی صرف میکنم و …)
رشد تحصیلی
رشد اجتماعی
رشد شغلی
رشد معنوی
۵. خویشاوندان
۱-۵: باورها و ارزشهای من در مورد روابط خویشاوندی و صلة ارحام: شامل اهمیت خویشاوندان و فامیل، اهمیت ارتباط با آنها، کیفیت و کمیت یک ارتباط درست، دید و بازدید با خویشاوندان، هدیه دادن و هدیه گرفتن، کمک کردن و کمک گرفتن، خبر گرفتن و خبر داشتن، راز گفتن و راز شنیدن، وقت گذاشتن و وقت گرفتن و …
۲-۵: معرفی خویشاوندانم و بیان کیفیت و کمیت رابطه با آنها:
کیفیت رابطه شامل: اهمیت آن فرد برای من،
مؤثر بودن او، نقش او در زندگی من، چقدر از او خوشم میآید، چقدر دلم برایش
تنگ میشود، دوست دارم با او به سفر بروم یا نه، او را ببینم یا نه و …
کمیت رابطه شامل: مقدار زمانی که برای هم میگذاریم، تعداد دفعاتی که او را میبینم، مقدار تلفنی که به هم میزنیم و …
۳-۵: مشکلات خویشاوندی